شادباش
های اوری وان & هپی نیویر
سال جدید شروع شد و خدا با همه مهربونیش مثل یه مادر عصبانی با نشونه گیری دقیق هر چی از سیل و برف و ملخ که دم دستش بود پرتاب کرد به سمتمون باشد که رستگار شویم. حالا اینکه میگم به سمتمون یعنی همون جمله ی معروف که همه ی ایران سرای من است و ... وگرنه من نه سیل دیدم و نه ملخ و نه برف.فقط یه لذت خودخواهانه ی تلخ از بارون بردم .همین.
راستش اسفندماه قبل از اون مصیبت ها یه روز که داشتم خبرهارو می خوندم در اوج ناامیدی خودکار رو انداختم رو میز و رو صندلی چرخدارم لم دادم و گفتم: من فکر می کنم این مملکت باید کوبیده و دوباره ساخته شه.با یه تمدن جدید.ما الان بین سنت و مدرنیته - دین و دنیا - عرف و علم داریم دست و پا می زنیم. بعد در جواب همکارام که گفت :خب چجوری؟ گفتم: نمی دونم! سیلی، زلزله ای چیزی بیاد که همه نابود شیم و نسلمون منقرض شه. بعد بیان روی مساحت کشورمون یه تمدن جدید و انسانی و اخلاقی بسازن.شاید خاورمیانه هم به آرامش برسه اینجور از بلاتکلیفی در میایم.نهایت روح میشیم و بی زمان و مکان واسه خودمون پرواز می کنیم :دی
بعد از تعطیلات که اومدیم سر کار همکارم گفت چه دعایی کردی که برآورده شد و ... البته باید اقرار کنم خدا از دعای من ،برداشتش اشتباه بود. من گفتم به کل و یکهویی نابود شیم.نه اینجور که بخواد با چاقوی کند به تدریج ذبح کنه مارو.
حالا که نصفه نیمه دعاهام برآورده میشه براتون در سال جدید یه زندگی سرشار از عشق و آرامش آرزو می کنم.
پ.ن: خدایا منظورم زندگی سرشار از عشق و آرامش در همین دنیای مادی و فانیه. ملت رو نبری اون دنیا به عشق و آرامش برسونی.والا
پ.ن1: اینستا رو یادم نره: nabat2020@